وبلاگ تخصصی دنیای اتومبیل

وبلاگ تخصصی دنیای اتومبیل

وبلاگ تخصصی ماشین های اسپورت و اخبار روز دنیای اتوموبیل.
وبلاگ تخصصی دنیای اتومبیل

وبلاگ تخصصی دنیای اتومبیل

وبلاگ تخصصی ماشین های اسپورت و اخبار روز دنیای اتوموبیل.

اساس کار سیستم تنظیم فشار تایرها

️اساس کار سیستم تنظیم فشار تایرها

سامانه تنظیم فشار باد تایرها سه هدف کلی زیر را دنبال می کند:
تشخیص: زمانی که فشار داخلی یک یا چند تایر کاهش پیدا می کند این سیستم در مرحله نخست این معضل را شناسایی و مشخص می کند.
اطلاع رسانی: در سطح بعدی این پدیده به هر نحوه ممکن (از طریق یک چراغ و یا پیام صوتی) به اطلاع تنظیم فشار: که در این جا سیستم با تزریق هوای بیشتر به داخل تایر آن را در حالت فشار استاندارد قرار می دهد. در عین حال با این که چندین نوع سیستم تنظیم فشار تایرها وجود دارد ولی همگی آن ها از برخی وجوه مشترک بهره می برند:
در این سیستم ها یک نوع سوپاپ به منظور ایزوله کردن هر لاستیک برای جلوگیری از ایجاد جریان هوا بین تایرها در زمان بررسی و یا تنظیم فشار(به طور مثال یکی ازتایرها) در نظر گرفته شده است.
در همه این سیستم ها یک روش خاص برای پایش فشار داخل تایرها وجود دارد که در بسیاری از موارد به وسیله حسگرهای مرکزی صورت می گیرد. این حسگرها اطلاعات به دست آمده را به یک بخش کنترل الکتریکی می فرستند و در نهایت نیز راننده به جزییات دقیق فشار هر تایر دست پیدا می کند. این سیستم ها مجهز به یک منبع هوا هستند که به صورت معمول از منابع داخل خودرو همچون ترمزها و یا سیستم های بادی جهت تزریق هوا به داخل تایرها استفاده می کنند. برای جلوگیری از ایجاد اختلال درفعالیت اصلی هر یک از این بخش ها قبل از آغاز فرایند تنظیم فشار باد تایرها، از موجود بودن فشار کافی اطمینان حاصل می شود.
برای انتقال هوا از منبع به داخل تایرها نیز از مجرای تعبیه شده داخل محورها استفاده می شود. در نهایت نیز در مواقع مورد نیاز یک دریچه اطمینان برای کنترل فشار و خارج کردن هوای مازاد به سمت منبع از طریق مجرای داخلی محور وجود دارد تا خطر از دست رفتن فشار هوای خود منابع نیز به حداقل کاهش پیدا کند. در سیستم مرکزی تنظیم فشار تایرها ( CTIS ) یک سوپاپ چرخ در انتهای هر چرخ خودرو قرار دارد که این چیدمان در کامیونها و خودروهایی که در هر سمت محور خود دو چرخ دارند تنها به لاستیک خارجی متصل است تا به این ترتیب بتوان تعادل مورد نظر را میان آ نها برقرار کرد. وظیفه اصلی این سوپاپ ها ایزوله کردن هر کدام از تایرها در مواقع غیرنیاز در کل سیستم است تا فشار داخلی تا حد امکان ثابت بماند؛ طبیعتا هنگامی که سیستم تشخیص دهد نیاز به افزایش یا کاهش فشار است این سوپاپ ها نقش مجاری ورودی هوا به تایر را بر عهده دارند. واحد کنترل کننده الکترونیکی ( ECU ) این سیستم که در واقع مغز متفکر آن نیز به حساب می آید به صورت معمول در پشت صندلی های جلو یا عقب قرار می گیرد و وظیفه آن انتقال فرامین راننده و پایش کل سیگنال های تایرهاست که در فواصل زمانی هر 10 دقیقه انجام می شود تا از بالانس بودن فشار لاستیک ها اطمینان حاصل شود. بخش کنترل درنظرگرفته شده در داخل اتاق نیز این اجازه را به راننده یا کاربر می دهد تا متناسب با شرایط رانندگی و سطح مسیر فشار هر کدام از تایرها را تعیین کند. در صفحه نمایش این سیستم فشار لحظه ای لاستیک ها نیز به صورت مستمر قابل رویت است تا به طور مثال راننده در بزرگراه ها که خودرو با سرعت زیاد حرکت می کند فشار تایرها را بیش تر کند )به منظورجلوگیری از آسیب به تایرها و فرمان پذیری بهتر( که البته در برخی موارد به لطف وجود حسگرهای حساس به سرعت در این سیستم، عملیات تنظیم فشار باد تایرها به صورت خودکار انجام می شود.
یکی دیگر از این قبیل سیستم ها که بیشتر در خودروهای خاص نظامی و کامیون های سبک به کار می رود، نمونه نیمه اتوماتیک ( 1STIS ) است که در آن راننده زمانی که خودرو در حال سکون باشد اقدام به تعیین فشار مورد نظر خود در تایرها کرده و پس از آن سیستم به صورت مستمر فشار تنظیم شده را تحت هر شرایط حفظ می کند که از این سیستم در حال حاضر شرکت های پیشرویی همچون مرسدس بنز و یا رینمتال بهره می برند.
سیستم STIS در واقع بر پایه سیستم CTIS که توضیح آن در بالا ذکر شده، توسعه پیدا کرده تا با همان سازوکار سوپاپ های مخصوص وظیفه ورود و خروج و ثابت نگه داشتن فشار هوای داخلی تایرها را بر عهده داشته باشند و همچنین یک کمپرسور بادی، بدون ایجاد اختلال در فعالیت سایر سیستم های مشتر کدر اینپروسه، فشار هوای مورد نیاز را تامین می کند. به هر صورت با وجود مزایای عالی سیستم تنظیم فشار باد تایرها، ولی برخی محدودیت ها همچون الزام وجود یک سیستم بادی حال از هر نوعی(ترم زهای بادی و یاکمپرسور منحصر به فرد برای این منظور) در خودروهای مجهز به این سیستم بهره گیری از آن را در خودروهای کوچک و یا متوسط شهری با دشواری همراه می سازد ولی به هر صورت تجهیز خودروهای تاکتیکی و یا مدل های لجستیکی به این سیستم ضمن ارتقای ایمنی در مصرف سوخت تاثیر مستقیمی داشته و در عین حال فرمان پذیری خودرو را نیز در حالت ایده آل حفظ می کند.
goldenroad.blogsky.com

تفاوت سوپر شارژر با توربو شارژر ها درچیست؟

شاید تاکنون برای بسیاری از شما خودرودوستان این سوال پیش آمده باشد که تفاوت میان پیشرانه های سوپرشارژ با توربوشارژ چیست؟ و یا به طور کلی چه تفاوتی میان سازوکار سیستم های توربو با سوپرشارژرها وجود دارد؛ به همین دلیل با وجود آن که در مجلات مختلف بارها به این موضوع پرداخته شده است، در این بخش تصمیم گرفتیم تا به اختصار به بیان تفاوت میان این دو سیستم در افزایش قدرت پیشرانه خودروها بپردازیم.

برای شروع بهتر است ابتدا به بیان شباهت های میان این دو سیستم بپردازیم. هر دو سیستم توربوشارژر و سوپرشارژر به طور کلی به عنوان "سیستم های القای تحت فشار " یا همان پرخوران ها شناخته می شوند. این سیستم ها در واقع جریان هوای ورودی به داخل پیشرانه را فشرده می سازند. مزیت فشرده سازی هوا در این است که هوای بیشتری از نظر تعداد مولکول می تواند وارد سیلندر شود که خود به معنی ورود بیش تر بنزین به داخل سیلندر نیز هست؛ در نتیجه از هر احتراق توان بیش تری را می توان دریافت کرد. به همین دلیل است که پیشرانه های توربو و سوپرشارژ قدرت بیشتری در مقایسه با همان موتور در حالت استاندارد تولید می کنند. افزایش فشار معمول سوپرشارژرها و توربوشارژرها بین 0.4 تا 0.5 اتمسفر است و از آن جا که فشار هوادر سطح دریا برابر با یک اتمسفر است می توان مشاهده کرد که این سیستم ها باعث خواهند شد تا نزدیک به 50 درصد هوای بیشتری به داخل پیشرانه کشیده شود! با این توضیح شاید انتظارافزایش 50 درصدی قدرت موتور را نیز داشته باشید اما چنین نیست و بازدهی این نوع سیستم ها معمولا بین 30 تا 40 درصد است. پس از شباهت های این دو سیستم، اصلی ترین تفاوت میان سوپرشارژرها و توربوشارژرها را می توان منبع تغذیه آن ها بیان کرد. به بیان بهتر در این سیستم ها چیزی باید انرژی لازم برای به کار افتادن کمپرسور هوا را تامین کند. در سوپرشارژرها یک تسمه وجود دارد که مستقیما به پیشرانه متصل است و انرژی را دقیقا همان طور که پمپ آب و یا ژنراتور خودرو به دست می آورد از پیشرانه می گیرد، در حالی که در توربوشارژرها انرژی لازم برای چرخیدن توربوشارژر، از جریان گازهای خروجی تامین می شود، بدین صورت که گاز اگزوز به داخل توربین دمیده می شود که وظیفه چرخاندن کمپرسور را بر عهده دارد.
هر یک از این سیستم ها مزیت ها و معایب خود را دارند. به صورت تئوری و بر روی کاغذ، توربوشارژرها بسیار اقتصادی تر به نظر می رسند، چرا که از انرژی تلف شده گازهای خروجی اگزوز به عنوان منبع انرژی خود استفاده می کنند. اما در سوی دیگر توربوشارژرها یک فشار پشتی نیز در سیستم اگزوز تولید می کنند که در نتیجه تمایل به تولید فشار کم تری در دورهای پایین موتور دارند و برای دسترسی به بالاترین توان آن ها باید در دورهای بالای موتور رانندگی کرد.(البته شرکت های مختلف تدابیر مختلفی برای بهبود این مساله اندیشیده اند.) سوپرشارژرها نصب و راه اندازی آسان تری هم دارند اما معمولا گران قیمت تر از سیستم های توربو هستند.
goldenroad.blogsky.com

چه عواملی باعث آسیب به سر سیلندر و مجموعه سوپاپ ها میشود؟

سوپاپ سوخته " سوپاپی است که بیش از حدگرم شده و دیگر قدرت و توان آب بندی مناسب راندارد. سوختن سوپاپ معمولا در مورد سوپاپ های تخلیه یا دود رخ می دهد زیرا نسبت به سوپاپ های مکش بسیار داغ تر کار می کنند. با آزمایش تراکم یا همان کمپرس می توان به تشخیص سوپاپ سوخته پی برد. اگر سیلندر، کمپرس زیاد یا کمی نشان دهد، معمولا به معنی وجود سوپاپ تخلیه ای است که آب بندی نمی کند. سوپاپ ممکن است سوخته باشد، اما ممکن است آسیب های دیگری مانند ترک خوردگی هم در آن وجود داشته باشد که سبب شود تا قسمت هایی از فلز، از بین رفته و یا سطح سوپاپ دچار خوردگی شود. راه حل این مشکل، باز کردن سرسیلندر، تعویض سوپاپ ایراددار و حتی تعویض نشیمن یا "سیت " سوپاپ است. به عنوان یک اصل، معمولا سرسیلندر وظیفه یک سوپاپ کامل را در این وضعیت برعهده دارد، زیرا بقیه سوپاپ ها و گایدها نیز نیاز به رسیدگی دارند. اگر سوپاپ تخلیه خوب کار نکند، احتمالا بقیه سوپاپ ها نیز در آستانه از کار افتادن خواهند بود. چرا سوپاپ می سوزد دلایل گوناگونی برای سوختن سوپاپ ها وجود دارد.یک علت، خوردگی است که به صورت خودکار روی می دهد. هر چه کارکرد خودرو بالاتر رود، به دلیل ضربات مداوم و خوردگی حرارتی، فلز روی سطح سوپاپ و نشیمن ساییده می شود. سوپاپ تخلیه از طریق نشیمن ، گرمای زیادی را بیرون می برد، بنابراین هنگامی که سطح آن و سیت سوپاپ مستهلک می شود و ناحیه تماس کاهش می یابد، سوپاپ شروع به داغ شدن می کند. سرانجام ساختار گرما، فلز را ضعیف کرده و قطعات سوپاپ شروع به داغ شدن می کند. به محض رخ دادن این موضوع، در آن محل یک نقطه گرم تشکیل می شود که فرایند اضمحلال سوپاپ و متعلقات آن را هر چه بیش تر تسریع می کند. این فرایند از نشتی سوپاپ شروع شده و سپس، تراکم کاهش می یابد که نتیجه آن روبه رو شدن با یک سیلندر ضعیف یا ازکارافتاده است و قدرت، نرمی و روان بودن و نیز عملکرد موتور کاهش قابل توجهی پیدا می کند. اگر سوپاپ تخلیه خوب عمل نکند، آلاینده ها را به طرز قابل توجهی افزایش می دهد زیرا این فرصت را به وجود می آورد که سوخت خام به سمت اگزوز راه پیدا کند. بنابراین، مواد آلاینده ای مانند هیدروکربن های نسوخته زیاد ممکن است نشانه ای از سوختگی سوپاپ باشد. اگر لبه کناری سوپاپ نیز به دلیلی خراب شود سوپاپ تخلیه ممکن است بسوزد. عدم کارایی لبه کناری سوپاپ مانع این می شود که سوپاپ به طور کامل بسته شود و در این صورت سبب نشتی و گرم  شدن بیش از حد خواهد شد.سوختن سوپاپ نیز می تواند سبب داغ شدن پیشرانه یا دمای احتراق بالا شود که معمولا به دلایل مشکلات خنک کنندگی، احتراق نامعمول مانند انفجار یا احتراق زودهنگام و عدم گردش دوباره گازهای اگزوز، زمان بندی احتراق به تاخیر افتاده یا ترکیبات ناشی از احتراق به هم می ریزد. 

goldenroad.blogsky.com 

نحوه عملکرد سنسور دمای آب

این سنسور که عموما به نام فشنگی آب نیز شناخته می شود یک مقاومت از نوع NTC
می باشد . این نوع مقاومت ارتباط و تاثیر پذیری مستقیم با دما دارد به نحوی که اگر دمای پیرامون آن افزایش یابد ، مقاومت آن کاهش می کند. روش کار این سنسور به این شکل است که ECU ولتاژ ورودی به سنسور می دهد( 5 ولت ) و سنسور بر اساس مقاومتی که در آن لحظه دارد که وابسته به دما است ، ولتاژ خاصی را به ECU بر میگرداند که هر ولتاژ تعریف خاصی دارد و بیانگر دمای خاصی است . از آنجایی که سنسور دمای آب از نوع NTC میباشد ، اگر دمای آب بالا برود مقاومت آن کم می شود ، درنتیجه هرچه ولتاژ برگشتی به ECU بالا تر و نزدیک 5 ولت باشد یعنی دمای آب موتور بالا تر است و درصورت سرد بودن دمای آب موتور چون مقاومت سنسور بالا میرود ولتاژ برگشتی به ECU کمتر می شود و ECU بر اساس آن ولتاژ برگشتی ، از دمای آب موتور اطلاع پیدا می کند .

️رابطه سنسور دمای آب موتور با ECU

ای سی یو با اطلاع پیدا کردن از دمای آب موتور تصمیم میگیرد که چه زمانی فن دور کند و یا دور تند را فعال کند ویا اینکه بر اساس سرد یا گرم بودن موتور چه میزان بنزین پاشش کند و
اصطلاحا ساسات کند یا خیر .

⁉️ چه تعداد سنسور دمای آب در خودرو وجود دارد ؟

در برخی از مدلهای قدیمی ماشین ها ( مثل سمند – 405 – پرشیا مدل های دارای کنترل یونیت فن هستند ) سه عدد سنسور دمای آب وجود دارد که رنگ قهوه ای آن برای کنترل یونیت فن جهت دستور راه اندازی فن و رنگ سبز برای ECU موتور جهت اطلاع از دمای آب و تنظیم سوخت و رنگ آبی برای نمایشگر پشت آمپر استفاده می شود.

درخودرو پراید و برخی خودرو ها که فاقد کنترل یونیت فن هستند و ECU عملکرد فن را کنترل می کند ، دو عدد سنسور دمای آب موتور وجود دارد که یکی جهت ارسال اطلاعات دما به ECU و دیگری جهت نمایش پشت آمپر استفاده می شود .

اما در خودروی 206 / 207 تنها یک سنسور دمای آب وجود دارد ، زیرا تمامی پرامتر های آمپر توسط bsi ، لذا نیازی به سنسور اضافه نیست .
goldenroad.blogsky.com 

قابل اعتماد ترین خودرو سال

هرساله موسسه J.D پاور لیستی 10تایی از معتبرترین و قابل اعتمادترین برندهای خودروسازی منتشر می‌کند و امسال هم لیست خود را با تغییراتی نسبت به سال گذشته ارائه کرده است. این لیست براساس پرسش‌هایی که از دارندگان خودرو از شرکت‌های مختلف خودروسازی صورت می‌گیرد، آماده می‌شود و در آن از مشکلات 12 ماه گذشته که برای خودروهایشان بوجود آمده است، سوال پرسیده می‌شود. این گزارش هرسال به بررسی خودروهایی می‌پردازد که حدود 3 سال از عمر مفید آن‌ها گذشته باشد و امسال هم خودروهایی که در سال 2013 تولید شده‌اند، برای آماده کردن این لیست انتخاب شده‌اند.
براساس گفته‌ها، این لیست براساس پاسخ 33 هزار و 560 نفر از اکتبر سال 2015 الی دسامبر همین سال آماده شده که در ادامه 10 خودروی برتر لیست که معتمدترین برندها در بین مخاطبان هستند و تاکنون خرابی کمتری داشته‌اند، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

10- لینکلن
درست است که برند تجاری لینکلن آخرین گزینه لیست 10تایی ماست، ولی باید به این مورد توجه داشت که این خودرو دهمین خودرو در لیست 10تایی برترین برندهای سال است و سال گذشته هم جایگاه هفتم را از آن خود کرده بود. براساس آمارها، حدود 118 مشکل مشترک در 100 خودروی سوال شده وجود دارد که با مجموع مشکلات 132تایی، موجب دهمی این برند آمریکایی از لحاظ اعتبار برند و خرابی محصولات آن در دراز مدت شده است. 

9- رام
نهمین جایگاه لیست مورد اعتمادترین برندهای خودروسازی هم متعلق به شرکت خودروسازی دیگر آمریکاییست که تحت عنوان رام در زیر بلیت شرکت خودروسازی داج فعالیت می‌کند. این برند برخلاف لینکلن، سال گذشته چهاردهم این لیست بود که با 5 پله صعود، توانسته خود را در لیست 10تایی‌ها بگنجاند. این برند هم در سه سال گذشته، مجموع 129 مشکل به ازای هر 100 دستگاه دارد.

8- آکورا
برند زیرمجموعه هوندا هم با سعود 4 پله‌ای، توانسته خود را از جایگاه دوازدهم به جایگاه هشتم برساند و آن هم به خاطر 129 مشکلی است که در 100 خودروی سوال شده از این برند یافت شده است.

7- هوندا
شرکت خودروسازی هوندا که زیرمجموعه آن یک پله عقب‌تر قرار دارد، با مجموع 126 مشکلی که در 100 خودرو دارد، توانسته خود را تا جایگاه هفتم بالا بکشد و تبدیل به یکی از برترین برندهایی شود که توانسته اعتماد مخاطبانش را بدست آورد.

6- شورلت
سال گذشته به جای لینکلن در جایگاه دهم، شرکت خودروسازی شورلت قرار گرفته بود، ولی خوشبختانه امسال این شرکت آمریکایی توانسته با 125 مشکل به ازای 100 خودروی خود، به جایگاه ششمی دست پیدا کند.

5- جی ام سی
تا الان در لیستمان 3 برند آمریکایی داشتیم، ولی حالا با اضافه شدن جی ام سی به لیستمان، تعداد آمریکایی‌ها هم به چهارتا می‌رسد. براساس آمارهای گزارش شده، برند GMC سال گذشته در رده یازدهمی قرار داشت، ولی امسال با 120 مشکلی که به ازای 100 خودرو گزارش شده است، این جایگاه با صعود 6 پله‌ای به جایگاه پنجم رسیده که خود عدد بسیار قابل توجهی است.

4- تویوتا
شاید شرکت خودروسازی تویوتا برتری خود را در بازار به اثبات رسانده باشد و همچنان به عنوان بزرگ‌ترین شرکت خودروسازی جهان در بازار جولان می‌دهد، ولی در لیست 10 برند قابل اعتماد دنیا جایگاهی چهارمی دارد که حتی جایگاهی پایین‌تر از برند بیوک آمریکا با فروشی به مراتب کمتر است. به هرحال سال گذشته شاهد جایگاه سومی این برند در لیست بودیم، ولی امسال با یک پله سقوط با 113 مشکل در هر 100 خودرو، به جایگاه چهارمی تنزل پیدا کرده است.

3- بیوک
همانطور که در بخش تویوتا گفتیم، برند بیوک آمریکا با 110 مشکلی که از هر 100 خودرو گزارش شده است، توانسته خود را در رده سومی لیست برترین برندهای قابل اعتماد دنیا بگنجاند که خود کاری بس دشوار در این بازار رقابتی است.

2- پورشه
احتمالا علاوه بر پورشه، انتظار شرکت‌های خودروسازی آلمانی دیگری همچون آئودی و فولکس واگن و مرسدس بنز و بی‌ام‌و را داشتید، ولی در واقع پورشه تنها نماینده آلمان‌ها در این لیست است که با 97 مشکل در 100 دستگاه، توانسته به پله دومی دست پیدا کند. هرچند سال گذشته شاهد رتبه ششمی پورشه در این لیست بودیم.

1- لکسوس

و اما برترین برند این فهرست،. شرکت خودروسازی لکسوس نه تنها امسال با 89 مشکل به ازای هر 100 خودرو توانسته به عنوان بهترین و قابل اعتماد‌ترین برند خودروسازی انتخاب شود، بلکه با امسال، پنجمین سال متوالی است که در صدر جدول قرار داشته و حالا حالاها هم خیال پایین آمدن ندارد. برندی که خود زیرمجموعه تویوتا به حساب می‌آید، ولی شرکت مادرش را در جایگاه چهارم پشت سر گذاشته و توانسته برترین و پرفروش‌ترین خودروهای بازار را به چالش بکشد.

goldenroad.blogsky.com